قلقلک با طعم خنده【ツ】

-—لطفا با اخم وارد شوید-—

قلقلک با طعم خنده【ツ】

-—لطفا با اخم وارد شوید-—

نامه جالب پسر به پدر

پدر در حال رد شدن از کنار اتاق خواب پسرش بود، باتعجب دید که تخت خواب کاملاً مرتب و همه چیز جمع و جور شده. یک پاکت هم به روی بالش گذاشته شده و روش نوشته بود «پدر». با بدترین پیش داوری های ذهنی پاکت رو باز کرد و با دستان لرزان نامه رو خوند :
پدر عزیزم،
با اندوه و افسوس فراوان برایت می نویسم. من مجبور بودم با دوست دخترجدیدم فرار کنم، چون می خواستم جلوی یک رویارویی با مادر و تو رو بگیرم.من احساسات واق...عی رو با الیزابت پیدا کردم، او واقعاً معرکه است، اما میدونستم که تو اون رو نخواهی پذیرفت، به خاطر تیزبینی هاش، خالکوبی هاش ،لباسهای تنگش و به خاطر اینکه سنش از من خیلی بیشتره. اما فقط احساسات نیست، پدر. اون ...

حامله است. الیزابت به من گفت ما می تونیم شاد و خوشبخت بشیم. ما یک رؤیای مشترک داریم برای داشتن تعداد زیادی بچه. الیزابت چشمان من رو به روی حقیقت بازکرد که ماریجوانا واقعاً به کسی صدمه نمی زنه. ما اون رو برای خودمون میکاریم، و برای تجارت با کمک آدمای دیگه ای که توی مزرعه هستن، در ضمن، دعا می کنیم که علم بتونه درمانی برای ایدز پیدا کنه، و الیزاب
ت بهتر بشه. اون لیاقتش رو داره. نگران نباش پدر، من 21 سالمه، و می دونم چطور از خودم مراقبت کنم. یک روز،مطمئنم که برای دیدارتون بر می گردیم، اونوقت تو می تونی نوه های زیادت روببینی.
با عشق، پسرت
.
.
.
.
پاورقی:
پدر، هیچ کدوم از جریانات بالا واقعی نیست، من بالا هستم تو خونه جک.
فقط می خواستم بهت یادآوری کنم که در دنیا چیزهای بدتری هم هست نسبت به کارنامه مدرسه که روی میزمه. دوسِت دارم!
هروقت برای اومدن به خونه امن بود، بهم زنگ بزن!

نظرات 3 + ارسال نظر
شهیار چهارشنبه 1 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 00:27 http://goldone.blogsky.com/

قبلا خونده بودمش اما بازم خوندمش چون جالب بود

خیلی لطف کردی شهیار جان ممنون رفیق...

سارا جمعه 3 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:15 http://www.gelayol.blogsky.com

!!!

!!!
آشنا بود مطلبت!

چه عرض کنم شاید هم قبلا داده باشم ولی ممنون از محبتت که اومدی...

سارا شنبه 4 آذر‌ماه سال 1391 ساعت 15:27 http://www.gelayol.blogsky.com

نه عزیز من هم قبل این مطلب رو توی چندتا پست قبل خودم داشتم...
ممنم ممنونم که اومدی
با یه عالمه حرف قشنگ

نمونه بارزی از دنیایه کوچیک که میگن همینه...
چه عرض کنم ، شاید اینطور باشه که شما دوست عزیز میگی
ولی حقیقتا شما دوستان مطمئن باشید اگه بنده از مطلبی از پست های شما عزیزان خوشم بیاد که کم هم نیستن حتما با اجازه صاحب نویسنده اون مطلب (حالا این نویسنده عزیز چه کپی کرده باشه از منبعی دیگر یا چه خلاقیت ذهن خودش باشه ) در این وبلاگ قرار خواهم داد
ولی خب خوشبختانه من تا به الان مطلبی رو از وبلاگ دیگری غرض نگرفتم ولی خب دنیا از بس کوچیکه و حرفاها کم ، مطالب دست به دست ممکنه بشه واقعیتش نمیدونم چقدر موفق بودم اما سعی کردم پست هایی رو بذارم که تقریبا برای خواننده جدید باشند ، امید که تونسته باشم موفق شده باشم...
از شما دوست عزیز هم که با این دقت مطالب این وبلاگ رو مطالعه میکنید کمال سپاسگزاری رو دارم.
موفق باشه این دوست...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد