-
نامه شگفت انگیز
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 18:57
داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود! به شما اطمینان میدهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بار خواندن آن را رها کند! این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش...
-
شاهکار مهندسی
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 18:48
تصویری از سرویس بهداشتی یک ساختمان غیرمسکونی که به دلیل نصب پنجره تمامقد در آن، لقب «شاهکار مهندسی» را به سازنده این ساختمان اعطا کرده است! این ساختمان که دارای کاربری آموزشی است در یکی از استانهای غربی کشور احداث شده است بهره مندی از مناظر طبیعی، استرس زدایی، تمرکز بر افکار و تسلط بر منطقه، همصدایی با پرندگان و...
-
سوتی پیر مرد
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 18:37
مردی برای تولد همسرش به شیرینی فروشی محل تلفن زد تا کیک او را سفارش دهد. فروشنده پرسید که چه پیغام تبریکی روی کیک بنویسد؟ مرد فکری کرد و گفت بنویسید: با اینکه داری پیرتر میشوی ولی هر روز بهتر میشوی . فروشنده پرسید چه جوری این پیغام را بنویسد. مرد گفت:خب، "با اینکه داری پیرتر میشوی" در بالا و "ولی هر روز...
-
تا حالا دقت کردین
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 17:55
دقت کردین هر موقع دارین سشوار میکشین حتی اگه تو خونه تنهام باشین هی حس میکنین یکی صداتون میکنه؟ تا حالا دقت کرده بودین تام و جری تمام مدت لخت بودن، اما وقتی میرفتن لب ساحل شلوارک پاشون میکردن؟ تا حالا دقت کردین تو فیلمای ایرانی،همیشه وقتی طرف میفهمه بچه دار نمیشه همه بچه ها از ماشینای بقلی و جلویی و عقبی باهاش بای بای...
-
حرف حساب 3
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 17:52
دخترای عزیزی که میگن پسرا همه مثل همن .... کسی مجبورتون نکرده بود همه رو امتحان کنین دختره 4000 تا دوست تو صفحه فیس بوکش داره که 3990 تاش پسرن ... ( مدلهای مختلف : کچل ، کوتوله ، چاق ، لاغر ، یه وری … ) بعد تو پروفایلش نوشته: من آن گلبرگ مغرورم که میمیرم ز بی آبی ولی با خفت و خاری پی شبنم نمیگردم .... فکر کنم فقط پی...
-
تو کار خانمها دخالت بیجا نکن
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 17:51
یک مادر با پسر 10 ساله اش در یک روز بارانی در تاکسی نشسته بودند و به سمت خانه می رفتند، پسر بچه از شیشه ماشین بیرون را تماشا می کرد. تعدادی زن فاحشه در کنار خیابان بیکار ایستاده بودند، پسر بچه که آنها را دید و از شکل و تیپشان تعجب کرده بود از مادرش پرسید اینها کی هستن و چرا اینجا وایستادن؟ مادر جواب داد : اینها زنان...
-
توصیه ای پزشکی بسیار جالب شاید زندگی شخصی در دستانتان باشد...
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 16:04
حتما این توصیه پزشکی یک پروفسور هس رو تو ادامه مطلب بخوندید فوق العاده سادیه هم خیلی جالبه راحت میتونید کسی که ممکنه بمیرو نجات بدید شاید زندگی فردی در دستان شما باشد.... اگر کسی در حالت سکته قرار گرفت قبل از حمل به بیمارستان، با سوزنی تمیز سر 10 انگشت او را زخمی کنید تا دو قطره خون بیاید و از لخته در مغز جلوگیری شود....
-
فدای بند کفشات
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 15:49
ترم اول بودم.....سر درس جیشم گرفته بود.شدید این استاد هم وحشتناک حساس رو بیرون رفتن و اینااا .. گفتم استاد اجازه هست چند لحظه برم بیرون .... گفت کجا میخوای بری ...!؟گفتم استاد همین دورو برام....زودی میام ..... گفت اگه دستشویی میخوای بری که هیچی.....ولی اگه رفتی بیرون و تلفن صحبت کردی دیگه خودت نیا تو کلاس...!! گفتم...
-
نابغه
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 15:48
زن و مردی چند سال بعد از ازدواجشون صاحب پسری میشن و چند روز بعد از تولد بچه متوجه میشن که اون یه نابغه اس بچه در یک سالگی مثل یک آدم بزرگ شروع به حرف زدن میکنه و در دوسالگی به اکثر زبانها حرف میزنه در سه سالگی با اساتید دانشگاه به بحث و تبادل نظر میپردازه و در چهار سالگی پیش بینی های باور نکردنی راجع به علم و پیشرفت...
-
شیطنت یه کوچولو...
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 15:45
پسر صبح از پله ها اومد پائین و از مادربزرگش پرسید : " بابا، مامان هنوز از خواب بیدار نشدند ؟ " - نه عزیز دلبندم . بیا صبحونه ات رو آماده کردم ، زود باش بخورش تا مدرسه ات دیر نشده ! بچه یک خنده شیطنت آمیزی زد و بدون اینکه چیزی بگه سریع رفت آشپزخونه و صبحونه اش رو تموم کرد و پس از مسواک زدن دندونهاش ، کیفش رو...
-
چقدر فرصت داریم تا یکدیگر را دوست داشته باشیم؟
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 15:43
خیلی زیاد درگیر روزمرگی زندگی شده ایم. اما اگر کمی از بالاتر به زندگی نگاه کنیم زندگی فقط به اندازه نگاه کردن به این عکس طول میکشد. این مدت کم ارزش بغض و کینه و دشمنی با همدیگر رو دارد؟ بهتر نیست از فرصت کم برای مهربونی با همدیگر استفاده کنیم؟؟
-
اسپایدر زن !!!
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 15:39
اسپایدرزن - طرح جدید گشت ارشاد، برای مبارزه با بد حجابی در منازل !!! . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
-
نظر میدی یا نه؟؟؟؟؟؟
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:58
به جون خودم هر کی بیاد اینجا نظر نده انقد قلقلکـــــــــــــــــــــــــــــتش میدم تا از خنده گریش بگیره حالا خود دانید از من گفتن بود از شما گریه نگیــــــــــد نگفتم.....
-
خـــــــــر
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:53
مامانم گفت برو میوه بگیر شب مهمون داریم ! گفتم بارون میاد؟ من نمیرم ! گفت پاشو برو گمشو بگیر بیا ببینم ! بدوووووووووو رفتم میوه گرفتم قشنگ تو بارون دوش گرفتم ... خیسِ خیس شدم رسیدم خونه ؟ درُ باز کردم : بابام : :))))) اَاااا اینو ببین مثل موشِ آب کشیده شده ! خواهرم : =))))) نه بابا مثل اردک ماهى شده ! مامانم :...
-
بـبوسیـدش
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:47
بـبوسیـدش .. حتما ً قبـل ِ خواب ب ِ بـوسیـدش! حتی اگه با هم دعـوای ِ بـدی کرده باشیـد .. حتی اگه بهتـون گفته باشه از این زنـدگی ِ کوفتـی خسته شـده .. حتی اگه برچسـب ِ ” بد اخـلاق ” بهـتون چسبـونده باشه ! ببوسیـدش .. حتی اگه بهتـون گیر ِ بیخـود داده باشه .. گفته باشه از لباسـی که شما عاشقشین متنفـره ! .. نفهمیـده باشه...
-
تربیت سگ
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:43
یه روز یه امریکایی یه ژاپنی یه ایرانی در مسابقات تربیت سگ شرکت میکنن به اینا میگن هر چی بلدین به سگهاتون یاد بدین ما یه سال دیگه میایم تا هر کی سگ رو خوب تربیت کنه جایزه مال اونه. خلاصه یه سال میگذره مسولین برمیگردن. اول میرن سر سگ امریکایی میبینن سگه داره چت میکنه تعجب میکنن میرن پیش ژاپنی میبینن سگش داره غذا میپزه...
-
نظر شما در مورد عکس زیر چیست؟
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:40
هرکی متوجه شد جریان این عکس چیه به ما هم بگه.... . . . . . . . . . . . . . خطای دید چشم در جابجا دیدن افراد دوباره به عکس توجه کنید!
-
وزیر بهداشت
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:34
وزیر بهداشت یه تکون وزیر بهداشت دو تکون وزیر بهداشت بتکون حالا قرش بده....
-
بخورمت
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:27
-
یعنی یارو که نمایشگاه زده این ملت رو چی فرض کرده!!
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:26
-
عکس منتخب سال از نگاه احترام به میراث فرهنگی ایران
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 13:22
این عکس گویاتر از هر سخنی است که چقدر فرهنگ احترام به خود، تاریخ، آثار تاریخی و طبیعی در ایران پایین است.
-
اسانسور
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 12:04
روزی ، یک پدر روستایی با پسر پانزده اش وارد یک مرکز تجاری میشوند. پسر متوّجه دو دیوار براق نقرهای رنگ میشود که بشکل کشویی از هم جدا شدند و دو باره بهم چسبیدند، از پدر میپرسد، این چیست ؟ پدر که تا بحال در عمرش آسانسور ندیده میگوید پسرم، من تا کنون چنین چیزی ندیدم، و نمیدانم . در همین موقع آنها زنی بسیار چاق را میبینند...
-
صغرای فداکار
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 11:56
در پی درخواست وزیر آموزش و پرورش برای جداسازی کتاب درسی دختران و پسران داستان دهقان فداکار در کتاب درسی دختران به صغرای فداکار تبدیل شد داستان جدید : صغرا خانم فداکار صغرا خانم فداکار خیلی ناراحت شد اول خواست پیراهنش را در بیاورد به چوبدستی اش ببندد به و آتش بزند، بعد یادش آمد که لخت می شود و اگر چشم مسافران نامحرم به...
-
مرسدس بنز و موتور گازی !!
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 11:47
یارو نشسته بوده پشت بنز آخرین سیستم، داشته صد و هشتاد تا تو اتوبان میرفته، یهو میبینه یه موتور گازی ازش جلو زد! خیلی شاکی میشه، پا رو میگذاره رو گاز، با سرعت دویست از بغل موتوره رد میشه. یه مدت واسه خودش خوش و خرم میره، یهو میبینه متور گازیه غیییییژ ازش جلو زد! دیگه پاک قاط میزنه، پا رو تا ته میگذاره رو گاز، با دویست...
-
متن خوشامد گویی جدید در هواپیما جمهوری اسلامی
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 01:27
با سلام و صلوات بر روح تمام مسافرین عزیز و با درود به وزیر محترم راه و ترابری ورود شما را به پروازلایتناهی هواپیمایی جمهوری اسلامی خوشامد می گوییم خداوندا مشیت خودت را در رسیدن و لقا بخود برما قرار ده و سرعت ان فزون کن. مقصد ما به احتمال 99%بهشت موعود و احتمالا 1%مقصدی که بر روی بلیط درج شده می باشد. خلبان پرواز مرحوم...
-
انتگرال
یکشنبه 11 تیرماه سال 1391 00:29
یه آقایی که دکترای ریاضی محض داشته، هر چقدر دنبال کار می گرده بهش کار نمیدن!! خلاصه بعد از کلی تلاش، متوجه میشه شهرداری تعدادی رفتگر بی سواد استخدام می کنه!! میره شهرداری خودش رو معرفی می کنه و مشغول به کار میشه...! بعد از دو سه ماه میگن همه باید در کلاسهای نهضت شرکت کنید! این بنده خدا هم شرکت می کنه!! یه روز معلم...
-
دکتر رٌکـــــــــــــــــــ !!!! ...
شنبه 10 تیرماه سال 1391 23:59
زنی جوان در راهروی بیمارستان ایستاده، نگران و مضطرب. در انتهای کادر در بزرگی دیده می شود با تابلوی "اتاق عمل". چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح – با لباس سبز رنگ – از آن خارج می شود. زن نفسش را در سینه حبس می کند. دکتر به سمت او می رود. زن با چهره ای آشفته به او نگاه می کند... دکتر: واقعاً متاسفم، ما...
-
تحقیقات ادامه دارد...
شنبه 10 تیرماه سال 1391 18:33
دختر: خوابی؟؟؟ پسر: آره عزیزم!بیدار شدم زنگ می زنم بهت! دختر: من دوست پسر قبلیم این موقع روز خواب نبود! پسر: چه ربطی داره؟ دختر: من واسش مهم بودم! پسر: خوب بیا من بیدار شدم، خوب شد؟ دختر: دوست پسر قبلیم اصلا" نمی گفت: من بیدار شدم بیا! پسر: اون یه آدمه دیگه بود من یه آدمه دیگه! دختر: من که همون آدمم! پسر: من قانع...
-
همیشه دقت کنین کجا پرده میزنین...
شنبه 10 تیرماه سال 1391 15:22
-
صرفا جهت اطلاع 10
شنبه 10 تیرماه سال 1391 15:13
یک عدد نان سنگک، از دوره ی دویست تومانی، در فریزر مانده، کاملا سالم، بدون کپک، به بالاترین پیشنهاد فروخته می شود. قیمت پایه 300 تومان کارشناس: و لذا شاهد هستیم که کاهش افزایش پیدا کرده مجری تلویزیون: ؟؟؟؟!!! منظورتون این هست که کمتر شده؟ کارشناس: یعنی بیشتر کم شده مجری: یعنی با کاهش رو به رو هستیم؟ کارشناس: نرخ کاهش...