قلقلک با طعم خنده【ツ】

-—لطفا با اخم وارد شوید-—

قلقلک با طعم خنده【ツ】

-—لطفا با اخم وارد شوید-—

درد دل مردونه



مرد ها سکوت می کنند!!!

نمی توانند وقتی که ناراحت هستند!!!

گریه کنند و بهانه بگیرند!!!

اون ها نمی توانند به تو بگویند!!!

من رو بغل کن تا آروم بشم!!!

نمی توانند بگویند دلشان می خواهد در آغوش تو گریه کنند!!!

ممکن است خیلی تو رو دوست داشته باشند!!!

اما نمی توانند صداشون رو مثل دختر بچه ها کنند و جیغ بزنند و بگویند :
عاشقتم!!

او همه این ها رو قورت می دهد که بگوید یک مرد است!!!

 یک آدم محکم که می تواند تکیه گاهت باشد!!!

اونیفرم ضد فحش

سر گروهبان پادگان آموزشی رو کرد به گروهان تحت امرش و گفت :

همه شما به خاطر بی نظمی و سرپیچی از دستور باید تنبیه بشید ، زود نفری ده بار روی زمین شنا برید وشروع کرد به شمردن:

یک دو سه چهار پنج شش هفت هشت نه ، نه ، نه ، نه ، نه و همینطور به گفتن عدد نه ادامه داد 

بعد از چند دقیقه در حالی که لبخند میزد گفت : میدونم الان دارین تو دلتون بهم فحش میدین ولی این اونیفرمی که تنمه ضد فحشه ...

یهو یه صدا از بین گروهان به گوشش خورد :
مگه مادرت هم اونیفرم میپوشه ؟!!

یه خری پیدا شد

یک روز مردی در حال عبور از خیابان کودکی را مشغول جابجایی بسته ای دید که از خود کودک بزرگتر بود،
پس به نزدیکش رفت و گفت: عزیزم بگذار تا کمکت کنم.
مرد وقتی خواست بسته را بردارد دید که حتی حملش برای او مشکل است چه برسد به این بچّه.
کمی که رفتند مرد از کودک پرسید چرا این بسته را حمل می کند؟
کودک در پاسخ گفت: که پدرش از او خواسته است.
مرد پرسید: چرا پدرت خودش این کار را انجام نداد؟ مگر نمی دانست که حمل این بسته برایت چقدر سخت است؟
کودک جواب داد: اتفاقا مادرم هم همین حرف را به پدرم زد ولی او گفت:
"خانم بالاخره یه خری پیدا می شه به این بچّه کمک کنه دیگه!"

ماتریس متقارن ادبی

این شعر به صورت عمودی وافقی یک جور خوانده می‌شود 

از چهره  افروخته   گل را  مشکن !


افروخته   رخ مرو  تو دگر  به چمن !


گل را  تو دگر  مکن خجل  ای مه من !

مشکن  به چمن  ای مه من  قدر سخن !

مشاور ازدواج

چرا مردها نباید مشاور ازدواج باشند؟
مشاور عزیز امیدوارم بتوانید به من کمک کنید. چند روز پیش من از خانه خارج شدم تا به سر کارم بروم. هنوز از خانه دور نشده بودم که ماشینم خراب شد و مجبور شدم تا خانه پیاده برگردم. وقتی وارد خانه شدم نتوانستم آنچه را می بینم باور کنم. دختر همسایه توی بغل شوهرم بود! من 32 ساله هستم، شوهرم 34 ساله است و دختر همسایه فقط 19 سال دارد. ما 10 سال است که ازدواج کرده ایم. شوهرم اعتراف کرد که از شش ماه پیش با دختر همسایه رابطه دارد. مشاور عزیز. من نگران و دل شکسته هستم و شدیداً به کمک شما نیاز دارم. لطفاً به من کمک کنید.

ارادتمند، شیلا

پاسخ مشاور:

شیلای عزیز

من درد شما را می فهمم. خراب شدن ماشین مشکل بزرگی است. با توجه به آنچه که توضیح دادی، احتمال می دهم مشکل از موتور باشد. لوله های بنزین را چک کن که آشغال تویشان گیر نکرده باشد. اگر تمیز هستند، شاید پمپ بنزین اشکال پیدا کرده باشد. اگر آن هم نبود باید انژکتور را چک کنی. امیدوارم توانسته باشم به تو کمک کنم.

ارادتمند، مشاور